لیانا عشق مامان و بابا لیانا عشق مامان و بابا ، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 16 روز سن داره

نی نی جون ما

تولد چهارسالگیت مبارک پرنسس

خنده دار ترین عکس عمو حامد تولدت خیلی سرحال نبود گفت عکس نمیگیرم با این وجود ما به بدبختی این عکس رو گرفتیم هدیه بابا بزرگ غلامرضا یه عروسک زیبا یکی از هدایای علی آقا علی آقا پشت پاکت اسمش رو نوشته   بازم پسر عموت علی آقا هدیه عمو حسام و عمه ماجده مامان فخری و بابا بزرگ محمدرضا عمو محمد و خاله کیمیا عمو حامد هدیه صبا جان   اینم لیانا جوون و مجسمه های هفت سین 95 لیانا و بع بعی ...
13 ارديبهشت 1395

سه سال و یازده ماهگی و جشن چهارشنبه سوری 94

انتخابات مجلس و خبرگان بعد از سالها برای بار دوم من و بابایی رفتیم رای دادیم و شما رایمون رو انداختی تو صندوق لیانا و آقا کیان در مینی پارک شاپرک این شیطون خانم امروز تو مهد نمایش عروسکی داشتن و فکر کردی با هر ماژیکی میتونه صورتش رو رنگ کنه بدون اجازه مامان ماژیک های لایت رو برداشته ..... خدا رحم کرد صورتش پاک شد جشن عید نوروز در مهد لیانا لیانا خانم  و ماهی عیدش که بابابزرگ غلامرضا براش خریده دو تایی رقصیدن لیانا و عروسکش   جشن چهارشنبه سوری و ایمسال همه دعوت بودن باغچه خیلی خیلی خوش گذشت و عده زیاد بود تولد عمو محمد و خاله کیمیا اینم...
13 ارديبهشت 1395

سه سال و ده ماهگی

لیانا جون و کمک برای چوب شومینه الهی بمیرم تو باغچه بودیم که شما خیلی آروم داشتی راه میرفتی یکدفعه خوردی زمین و ناخن پات ورم کرد و سیاه شد فرداش بردیمت بیمارستان و از پات عکس گرفتیم اما خداروشکر شکستگی نبود این عکس هم بعد بهبودت به اصرار خودت گرفته شده اینم شادباش که من برای عقد عمه ماجده و عمو حسام این شیطون خانم رفته ژاکت بابایی رو پوشیده لیانا خانم رفته لباس بچگیش رو که آماده کردم بدم بیرون رو پوشیده عقد عمه ماجده عزیز لیانا خانم عشق کیم کاکائویی تولد بابا بزرگی     ...
13 ارديبهشت 1395

سه سال و هفت ماهگی فرشته خانم

مصادف بود با تاسوعا و عاشورا امام حسین (ع) شما هم که عاشق لاین بودی به قول خودت و من میبردمت سرکوچه تا آقا شیرها رو ببینی این کاردستی آشپزخانه زیبا رو دو تایی درست کردیم همه چی هم داشت شیر آب و کابینت و مایکرو فرو و لباسشویی و گاز و یخچال فریزر اینم یه کاردستی دیگه با کارتن پیراهن بابایی و اما کاردستی آخر اینم با چوب بستنی  یه صندلی زیبا لیانا و آقا یزدان در امامزاده سید حسین جوپار روز عاشورا بابایی طبق رسم و عهد هر ساله رفت خون بده و من و شما دنبال آقا شیرها میز و صندلی کار مامانه و اون کلبه زیبا کار بابایی   ...
13 ارديبهشت 1395

سه سال و پنج ماهگی

لیانا چادر عسل رو پوشیده پارک رفتن لیانا خانم و عسل بانو هدیه عمه ماجده عزیز هدیه علی آقا به شما در شب تولدش اولین هندوانه باغچمون دوستای بابایی که از تهران اومدن و دعوتشون کردیم نهار ماهان و بعد رفتیم باغ شاهزاده این تل زیاب پته هدیه مامانی به دخمل نازمون تولد علی آقا ...
13 ارديبهشت 1395