بهترین روز زندگی مامانی
نی نیه من امروز از ته قلب باورم شد که مامان شدم آخه امشب که رفتیم با باباجونت دکتر دکتر صدای قلب کوچولوت رو برام گذاشت الهی قربونت برم نی نیه من خیلی صداش ناز بود انگار خدا دنیا رو به مامانی داده باشه اشک گشت تو چشمای مامانی
مامانی جونم بابات کلی بهم حسودی کرد آخه اون نتونست گوش کنه وای عزیزم تا دو ساعت هی بابایی ازم میخواست اون لحظه رو براش تعریف کنم دلم براش سوخت مامانی گلم
قلب نازت خیلی خیلی تند میزد خیلی دوست دارم مامان جونم
اما آقا دکتر سونو نکرد گفت که اگه سونو کنه شما اذیت میشی منم قبول کردم تازه به ترس و لرز به دکتر گفتم میخواهیم با شما بریم کربلا منتظر بودم دکتر بگه نه و بعد هم مامانی رو دعوا کنه اما نی نیه من بهم گفت برو خوش بگذرون خیلی خوشخال شدم
الهی قربون قلب پاکت برم عزیزم که امام حسین (ع ) و حضرت علی (ع ) تو سه ماهگی شا رو طلبیدن که بری پابوسشون من خیلی بهت افتخار میکنم مامان جونی