بالاخره خودتو به ما نشون دادی ناقلا
چهار شنبه ٢ شهریور
صبح خیلی زود بیدار شدیم خیلی خیلی استرس داشتیم هم من هم بابایی رفتیم آزمایشگاه و آزمایش دادم بعدشم بابایی منو رسوند سر کار
بازم گفتن ساعت ٥/١١ جواب آماده میشه وای وای وای
هر ثانیه اش برام یک ساعت بود مامانی طفلی بابایی سر ساعت ٥/١١ رفته بود آزمایشگاه
بابایی همش بهم میگفت من مطمئنم مامان شدی
ساعت ٣٥/١١ بابا بهم زنگ زد و گفت گفتم که مامان شدی
هیچوقت هیچوقت اون لحظه رو فراموش نمی کنم
بلافاصله بابایی اومد دنبالم و رفتیم پیش دکترم داشت میرفت خارج با عحله منو دید و بهم قرص فولیک اسید داد و مولتی ویتامین
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی