عروسی عمو ایمان
سه شنبه 28 شهریور ماه 91
لیانا جون 5 ماه و 3 روزشه
شب رفتیم دم آتلیه تا عمو ایمان و خاله میترا عکس بگیرند و با هم بریم تالار که به اصرار عمو رفتیم و باهاشون عکس گرفتیم بعد هم چند تا عکس از شما تکی هم گرفتیم
شب موقع شام خیلی اذیت کردی خوابت می آومد و دائم گریه کردی ما هم مجبور شدیم با بابایی بیام توی حیاط تالار تا تو بخوابی همونجا شام خوردیم خیلی سرد بود تمام شام رو بابایی دهنم کرد آخه من نمی تونستم بخورم
بعد که خوابیدی برای آخر شب حالت خوب شد و کلی میخندیدی تا ساعت 3 آنجا بودیم خیلی خوش گذشت
اینم عکسش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی