دوباره بابا جونت شیطنت کرد
دوشنبه ٥ تیر ماه عروسکم من از دست این بابا جونت چه کار کنم که دوست داره دخملشه زود زود بزرگ بشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ظهر موقع ناهار بابایی یه ذره سیب زمینی آب پز بهت داد من خیلی ترسیدم آخه میترسم دور از جونت ناراحتی معده بگیری عزیزم شبم خونه مامان بزرگت اینقدر پی پی کردی که از پوشکت پس داد رو شلوار دایی رضات هم ما کلی خندیدیم و هم خجالت کشیدیم ...
نویسنده :
مامانی و بابایی
16:15